بازیگر «گاندو»: تلویزیون باید به خواست مخاطبانش احترام بگذارد
تاریخ انتشار: ۲۰ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۸۳۰۶۶
حسن اسدی در گفت وگو با خبرنگار سینمایی ایرنا در پاسخ به این پرسش که چرا سریال های تلویزیونی (بر اساس اعلام رسمی سازمان صدا و سیما) با پایین ترین اقبال از سوی مخاطبان مواجه هستند، بیان کرد: تصورم بر این است که محتوای سریال هایی که در تلویزیون ساخته می شوند بسیار عالی است یعنی تولیداتی با مضامین و پیام های اخلاقی بسیار خوب تولید می شوند اما گاهی فراموش می کنیم که پیام خوب باید در قالب خاص ارائه شود و علائق و سلایق مخاطب در آن متجلی باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی تاکید کرد: البته در جریان هستم که سالهاست تلویزیون در صدد مخاطب شناسی، رده بندی سنی و کارهایی از این دست بوده اما در واقع اساسی ترین مطلب این است که اگر ما بهترین پیام ها را در قالبی خوب و مطابق با سلایق مخاطبانمان بیان نکنیم اثرگذاری محکم و متقنی به دست نخواهیم آورد.
بازیگر فیلم سینمایی هویت (ابراهیم حاتمی کیا ۱۳۶۴) در توضیح نیاز تلویزیون به توجه به طیف گسترده مخاطبان، اظهار داشت: تنوع مخاطبان به لحاظ تفکرات متنوعی که دارند، بسیار گسترده است و این یکی از موضوعاتی است که تلویزیون باید به آن توجه کند. همچنان که تلویزیون در گذشته کارهای خوب زیادی داشته که اصول آن به درستی رعایت شده و بر این اساس تولید آنها ادامه پیدا کرده یا در قالبی دیگر ساخته شدهاند.
اسدی یادآور شد: به رغم این همه شاعری که وجود دارد چرا تنها معدود شاعرانی داریم که می گوییم شعرشان برای همه زمان هاست؟ چرا مثلا شعر حافظ برای همه زمان ها به درد می خورد و در طی قرن ها همواره در کنار قرآن یک جلد حافظ بوده است یا دیوان های سعدی و مولانا.
وی افزود: دلیلش این است که این شاعران ضمن این که حرف های خوب زده اند شیوه هایی که برای بیان انتخاب کرده اند (ذاتی آنان بوده است یا هرچه که بوده) بسیار دلنشین هستند.
بازیگر سریال تلویزیونی خط قرمز (قاسم جعفری ۱۳۸۰) با اشاره به روزهای درخشان صدا و سیما در تولید آثار نمایشی عنوان کرد: در برهه هایی اگر تلویزیون قالب بیانی خود را درست انتخاب کرده، مخاطبانش هم افزایش یافته است.
این هنرپیشه ادامه داد: مثلا سریال هایی را داشتیم که برای ۲۰ یا ۲۵ سال پیش هست و هنوز وقتی پخش می شود. مخاطبان تماشایشان می کنند. در حقیقت سریال خوب باید همین باشد یعنی تولیدی که مخاطب دوباره هم دلش بخواهد آن را ببیند نه این که تا شروع و پخش شد حوصله اش سر برود و کانال را عوض کند.
وی افزود: رسانه ای مانند تلویزیون که مخاطبانی ملی دارد باید به خواست آنان احترام بگذارد؛ حساب تلویزیون از سینما جداست. مخاطب سینما بلیت می گیرد از وقت و پولش می گذرد و برای تماشای یک اثر مشخص دست به انتخاب می زند اما تلویزیون به راحتی برای همه قشر و سنین در دسترس است.
بازیگر سریال تلویزیونی گاندو۲ (جواد افشار ۱۴۰۰) در توضیح مشغولیت این روزهای خود گفت: این روزها مشغول بازی در سریالی به اسم کمند در کاشان هستم؛ سریالی که موضوعش مباحث مبتلابه اجتماعی است.
این بازیگر که پیشینه سینمایی قدیمی تری در مقایسه با تلویزیون دارد در پاسخ به این پرسش که چرا سالهاست در سینما به نقش آفرینی نپرداخته، گفت: این را باید از فیلمسازان پرسید؛ سینما چون به گیشه بستگی دارد اقبال نسبت به هنرپیشگانی دارد که فروش را به همراه داشته باشند و مردم به خاطر آنان به سینما بروند.
وی افزود: این صورت خوب و مثبت اندیشانه این داستان است و شاید برداشت منفی دیگر این باشد که سینما در دست عده ای هست که آدم های خودشان یا کسانی که دوست دارند را می آورند.
بازیگر مجموعه تلویزیونی مسافری از هند (قاسم جعفری ۱۳۸۱) تصریح کرد: زمانی هست که می گویند شما را فراموش کرده اند و شما باید تلاش کنید که فراموش نشوید اما من که دائما مشغول کار در سریال یا تله فیلمی هستم یا در فضای مجازی حضور نسبی دارم طبیعی است که چیزی به اسم فراموش شدن شامل حالم نمی شود.
به گزارش ایرنا، حسن اسدی (متولد ۱۳۴۱) در تربت حیدریه، فارغ التحصیل لیسانس رشته موسیقی از دانشگاه هنر است؛ اسدی ورود به دنیای هنر را با تئاتر شروع کرد و در سال ۱۳۶۵ وقتی ۲۴ ساله بود با فیلم سینمایی هویت به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا جلوی دوربین رفت.
شروع دیده شدن اسدی از سریال همسفر سال ۷۹ شروع شد و با سریال خط قرمز در سال ۸۰ به اوج رسید؛ البته شهرت اصلی او با سریال مسافری از هند در سال ۱۳۸۱ رقم خورد.
بازی در سریال فقط بخاطر تو در سال ۸۲، غریبانه در سال ۸۳، پول کثیف و جابر بن حیان در سال ۸۵، همه چیز آنجاست در سال ۹۳ و از یادها رفته در سال ۹۶ از موفق ترین کارهای اسدی در مقام بازیگر تلویزیونی است.
برچسبها صدا و سیما ابراهیم حاتمی کیا مدرسه تلویزیونی سریال تلویزیونمنبع: ایرنا
کلیدواژه: صدا و سیما ابراهیم حاتمی کیا مدرسه تلویزیونی سریال تلویزیون صدا و سیما ابراهیم حاتمی کیا مدرسه تلویزیونی سریال تلویزیون
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۸۳۰۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قصه شهرت و پایانش رنگ کهنگی نمیگیرد/ ترس و تردیدهای یک ستاره
به گزارش خبرنگار مهر، نمایش «چه کسی جوجه تیغی را کشت» به نویسندگی و کارگردانی بهرام افشاری و بازی افشاری و تینو صالحی تا ۲۱ اردیبهشت ماه در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه است. این اثر نمایشی که در دور جدید اجراهای خود با استقبال مخاطبان روبهرو شده قرار است به زودی در شهر اصفهان نیز اجرا داشته باشد. محدثه واعظی پور منتقد و فعال رسانهای یادداشتی درباره این اثر نمایشی نوشته و به ویژگیهای نمایش افشاری که این روزها تبدیل به ستاره پولساز سینما نیز شده، پرداخته است.
در این یادداشت آمده است:
«عشق به بازیگری و دنیای سینما، دستمایه ساخت فیلمهای مختلف و طرح روایتهای متنوع بوده است، این عشق سودایی که بسیاری را درگیر و مهمتر از آن سرخورده کرده، موضوع اصلی نمایش «جوجه تیغی» به کارگردانی بهرام افشاری بازیگر تئاتر و سینما بود، نمایشی که بر اساس مونولوگ پیش میرفت و افشاری، راوی آن، زندگی شخصی و تجربههای خود را با قصه و خیال در هم آمیخته و داستان جوانی شهرستانی را روایت میکرد که عشق به بازیگری او را به تهران و پشت صحنه سینما آورده است. اواخر دهه ۹۰، وقتی «جوجه تیغی» روی صحنه رفت، افشاری بازیگر شناخته شده تئاتر بود، اما مثل امروز در سینما محبوب، مشهور و پولساز نبود. آنهایی که نمایشهای «دیابولیک: رومئو و ژولیت» (آتیلا پسیانی) یا «پاییز» (نادر برهانی مرند) و «دن کاملیو» (کوروش نریمانی) را دیدهاند، او را به خاطر میآورند. بازیگر همنسل نوید محمدزاده و هوتن شکیبا که حضورشان در تئاتر، مژده تولد نسلی تازه را میداد. بازیگرانی مستعد که تئاتر، خانه اصلیشان بود اما بالاخره کشف شدند و مقابل دوربین رفتند.
افشاری، به خاطر ویژگیهای ظاهریاش اغلب در نقشهای کمدی و فضاهای طنزآمیز روی صحنه میرفت، صدای خوب، قدرتش در بداههگویی و انعطاف بدنیاش کمک میکرد تا برای خنداندن تماشاگر، دست به هر ترفندی بزند و بازیگر شیرینِ روی صحنه باشد. اگر چه نقش جدیاش در «دیابولیک: رومئو و ژولیت» نشان داد میتواند سیمای جوان بذلهگو و طناز را تغییر دهد.
موفقیت «جوجه تیغی» بیش از قصه سادهاش، به روایت صمیمی و سرراست افشاری مربوط میشد. او که بر متن تسلط کامل داشت، با دستی باز، شوخی میکرد، از تماشاگر خنده میگرفت و در لحظاتی، احساسات او را درگیر میکرد. در فاصله اجرای «جوجه تیغی» تا «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» افشاری، در سینمای ایران چند فیلم کمدی پر سر و صدا و پرفروش بازی کرده است. او در «فسیل» (کریم امینی)، تنها یک کمدین پولساز نیست، بلکه سعی کرده به شخصیت اسی، جوان آس و پاس و سادهدل پایین شهری، شیرینی و ملاحت بدهد. از میان انبوه بازیگران کمدی چند سال اخیر، افشاری در «فسیل» طراوتی دارد که اگر خودش مدام آن را در سینمای تجاری خرج نکند، برای تماشاگر دوست داشتنی و تازه است.
طبیعی است که سینمای کمدی، انبوهی نقش مشابه اسی به او پیشنهاد کند، اما مقاومت در برابر دستمزدهای وسوسهکننده عمر بازیگری افشاری را تضمین میکند. نکتهای که به نظر میرسد، یکی از دغدغههای شکلگیری «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» است. در این نمایش، افشاری، مانند «جوجه تیغی» خودش را نقد کرده و در معرض داوری قرار میدهد. این رویکرد جسورانه، هوش بازیگری را نشان میدهد که فردای حرفهاش را در وضعیت سرخوشانه امروز، نمیبیند. او در این نمایش، نقش بازیگری را بازی میکند که دوره طلایی حرفهاش را پشت سرگذاشته و در مسیری که طی کرده، گرفتاریهای فراوانی داشته است. برای آنکه روایت ملالآور نشود، افشاری، بخشی از بار قصه را روی دوش همبازیاش تینو صالحی قرار داده است.
تعامل و بده بستانهای آنها خوب از کار درآمده و ایده ارجاع به گذشته و نمایش «جوجه تیغی» تمهید مناسبی برای رفت و برگشتهای قصه و انرژی گرفتن از آن نمایش است. «چه کسی …» متلکهای سیاسی و تکهپراکنیهای اجتماعی بیشتری نسبت به «جوجه تیغی» دارد، اما همه جذابیت نمایش به خاطر ترسیم این بازجویی و نقد بازی قدرت نیست. «چه کسی...» باز هم درباره بازیگری است، درباره سودایی که بر خلاف تصویر پرزرق و برق و باشکوهش، میتواند ویران کننده باشد و برای بهرامِ نمایش «چه کسی...» این گونه بوده است. افشاری با پیش کشیدن پای شبکههای اجتماعی، نقض حریم خصوصی و مسائلی از این دست، جامعه را نقد و با بازیگرانی که سرنوشتشان، از این طریق، تغییر کرده همدلی میکند.
برای افشاری به شهادتِ «چه کسی …»، دنیای بازیگری هنوز فریبنده و جذاب است. رویاهای او همچنان روی صحنه جان میگیرند و مهرش به مردم (مخاطبانش) را آنجا حس میکند. او در این نمایش، بیش از آنکه بخواهد نماد هنرمند یا بازیگر ممنوعالکار باشد (که هست)، شبیه خودش است، خودش را در مواجهه با مأموران نظارت کننده قرار داده و به جلسه بازجویی خودخواستهای تن داده تا به تماشاگر یادآوری کند، ترسها و تردیدهای یک ستاره، غیرقابل باور نیست.
«چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» درباره زوال دوران ستارههاست، درباره ترس از مواجه شدن با جهانی که بازیگر، دیگر در آن شناخته شده و محبوب نیست. تصویری از مواجهه عقل و عشق و جهان پر اضطراب هنرمند، پس از افول جایگاهش. همان طور که «جوجه تیغی» میتواند بارها دیده شود و روایتی درباره امروز باشد، «چه کسی …» هم این ویژگی را دارد، چرا که قصه شهرت و پایان آن رنگ تکرار و کهنگی نمیگیرد.
کد خبر 6097465 آروین موذن زاده